ستایش ستایش ، تا این لحظه: 14 سال و 4 ماه و 15 روز سن داره

عروسک زیبای ما

یک خبر بد

1392/9/6 12:53
نویسنده : مامان وبابا
685 بازدید
اشتراک گذاری

روز هفتم محرم بود که داشتیم تو خونه با هم بازی می کردیم که بابای زنگ زد وگفت که بی بی فوت کرده(مادر بزرگ باباکه همه بی بی صداش می زنن) خیلی ناراحت شدم و شروع کردم به جمع کردن وسیله ها برای سفر البته  همون روز بود که دوست مامان اومده بود مشهد خیلی دوست داشتم ببینمش مخصوصا گل دخترش رو ولی متاسفانه نشد وقتی بابا از راه رسید قرار شد بابا بره ترمینال بلیط بگیره تا با اتوبوس بریم ولی بلیط گیرش نیومد مجبور شدیم با ماشین خودمون بریم بالاخره ساعت 19/30 حرکت کردیم به طرف شهربابک و فردای اون روز رسیدیم بمحض اینکه ما رسیدیم رفتیم برای مراسم تشیع جنازه .اون روز خیلی روز غریبی بود شاید بخاطر این بود که بی بی تو غریبی به خاک سپرده شد آخه بی بی اصلیتش یزدی بود .

همین که از بهشت زهرا برگشتیم خونه و مهمونا رفتن جای خالی بی بی رو احساس کردی ،گفتی :مامانی پس بی بی کجاست ؟یک لحظه جا خوردم گفتم بی بی رفته خونه خودش ولی دیدم نه روز بعد هم سراغ بی بی رو گرفتی که مامانی پس چرا بی بی نمیاد بازم برات گفتم آخه بی بی رفته خونشون گفتی پس بریم دنبالش بیارمش خونه بابابزرگ ، همین که دیدم خیلی منتظر بی بی هستی برات گفتم بی بی رفته پیش خدا انگار متوجه بشی دیگه هیچی نگفتی فقط یک کم بغض کردی 

اینم عکس ستایش جون کنار بی بی تابستان 1392

پسندها (1)

نظرات (2)

اولین سایت تخصصی قالب کودک...لی لی تـم
6 آذر 92 13:07
سلام مامانی برای دیدن مجموعه قالبهای جدید ما دعوتین
Tahereh
19 آذر 92 22:19
سلام عزیز تسلیت میگم از طرف من به بابای ستایش هم تسلیت بگو
مامان وبابا
پاسخ
سلام عزیزم حتما