روز تولد
دختر گلم روز جمعه 20/9/1388 بعد از 9 ماه انتظار که 24 ساعت آن با
التهاب گذشت . بقیه یادداشتها در ادامه مطلب
ن
چشم زیبای دخترم در یک ماهگی
در بیمارستان 17 شهریور در صورتی که بابادر محوطه بیمارستان و
مادربزرگ در راهرو در انتظار شنیدن آمدنت بودند بالاخره در ساعت 14:40 به
این دنیا گام گذاشتیو به رویت من رسیدی ،تو گلم رو نشون من دادن و بردن بخش نوزادانبرای معاینات اولیه و من هم باز در اتنظار دیدن
و بوسیدنت در بخش موندم که بعد از دو ساعت ونیم تو گلم رو اوردن پیشم،
منم تو رو بوسیدم ونازکردمو تو گوش راستت حمد ودر گوش چپت
آیه الکرسی روخوندم و اذان واقامه رو مادربزرگ تو گوشت گفت گوشی رو از
مادر بزرگ گرفتم تا از توگلم عکس بگیرم اولین عکس رو گرفتم آنچنان ترسیدی
که منم از ترس تو ترسیدم وبه همین یه عکس اکتفا کردم.
اینجا جیگر گوشه من فقط 3 ساعت داره
چشم زیبای دخترم یک روز بعد از تولد